چشم در راهیم اما قاصدی در راه نیست جمعه هم آمد ولی آن جمعه دلخواه نیست
ما کجا و نورباران شب دریا کجا! قطره در خواب و خیالِ جذر و مد ماه نیست
ما کجا و بارگاه حضرت خوبان کجا! هر گدایی، لایق هم صحبتی با شاه نیست
عشق، اینجا بین آدم ها غریب افتاده است پایمردی کن برادر! یوسفی در چاه نیست
بارمان را آب برد و تازه فهمیدیم که در بساط خالی ما، آه حتی آه نیست
ریشه در خاکیم و دم از آسمان ها می زنیم بت پرستانیم و مثل ما کسی گمراه نیست
تک سوار قصه ها، یک روز می آید ولی جز خدا از پشت پرده، هیچ کس آگاه نیست
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 11:17 صبح روز جمعه 91 خرداد 5
دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد
به روز مرگ شعرت سوره ی یاسین نخواهد شد
فریبت می دهند این فصل ها تقویم ها، گل ها
از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد
مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم
وگرنه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد
مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم
خدا با ما که دلتنگیم، سرسنگین نخواهد شد
به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد
بگو تا انتــــظار این است، اسبی زین نخواهد شد!
استاد علیرضا قزوه (1342)
اهل: گرمسار
ساکن: هندوستان
صفحه مجازی: عشق علیه السلام
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 6:21 عصر روز جمعه 91 اردیبهشت 29
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 9:2 صبح روز جمعه 91 اردیبهشت 29
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 7:29 عصر روز پنج شنبه 91 اردیبهشت 28
روی این پنــــــــجره دم کرده
می نویسم باشـــــــوق
نام زیبـــای تو را با انگشت
گریه پنــــجره دیـدن دارد!
از کتاب ساعت به وقت دلتنگی
عبدالرحیم سعیدی راد
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 4:18 عصر روز شنبه 91 اردیبهشت 23
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 3:50 عصر روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 6
ای فلک غصب فدک را یاد کن باغ دل از چشم خود آباد کن
گو چه دیدی در میان کوچه ها یادی از آن سیلی بیداد کن
گو به ما از محسن شش ماهه گو از شهادت با شهامت یاد کن
گر ز مظلومی شنیدی یا ابا رعد شو وز بی کسی فریاد کن
گر به سان سینه ای بغضت شکست رو ز پهلو ی علی امداد کن
بس کن و دیگر ز بازویش مگو شکوه از شلّاق را با باد کن
گر ز آیات جراحت ر نجه ای سوره ای از آیه ها ایجاد کن
منبع:http://leader-khamenei.com
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 9:53 صبح روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 6
خدا کند که دلم در دل تو خانه بگیرد / کبوترانه به بام تو آشیانه بگیرد
امید غریبان تنها کجایی ؟ چراغ سر قبر زهرا کجایی ؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز وقنوتم بدون ولایت صفایی ندارد
دلی که نشد خانه یاس نرگس خراب است و ویران ، بهایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم که این زندگانی وفایی ندارد
نگارا نگاهی که جز نوش لعلت دل زخم خورده دوایی ندارد
مرا در کمندت بیفکن که دیگر گرفتار عشقت رهایی ندارد
بیا تا نمردم به فکر دوا باش به فکر علاج دل بی نوا باش
کریما ، رحیما، رئوفا ، عطوفا، نگارا ، بهارا،
بیا جان مولا ،بیا جان زهرا
برای دانلود این مداحی از محمود کریمی اینجا کلیک کنید.
گنه من کردم استغفار از آن تو/ من از تو غافلم تو یاد من هستی
اللهم عجل لولیک الفرج
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 10:10 صبح روز جمعه 91 اردیبهشت 1
و روزی نوبت باغ فدک بود... به روی زخم ها دیدم نمک بود
تمام باغ را تقسیم کردند ولی سهمیه ی زهرا کتک بود
این جان ولی بود که از پا افتاد شرم ازلی بود که از پا افتاد
مردان مدینه ای ! بمیرید از شرم ناموس علی بود که از پا افتاد
در غربت کوچه نعره ی مست مزن سیلی به ستاره ی من ای پست مزن
برگرد به خانه ، نامسلمان! برگرد قرآن خداست، بی وضو دست مزن
ایوب پرند آور
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 8:19 عصر روز شنبه 91 فروردین 26
فعلی الاطائب من اهل بیت محمد و علی و آلهما، فلیبک الباکون، و ایاهم فلیندب النّادبون
و لمثلهم فلتذرف الدموع و لیصرخ الصارخون
و یضجّ الضّاجّون، ویعجّ العاجّون...
پس برپاکزادترین از خاندان محمد و علی که خداوند بر آن دو درود فرستد باید گریه کنندگان گریه کنند و شیون کنندگان شیون کنندو برای چون آنان باید اشکها جاری گردد و دادرس خواهان دادرس طلبند
و ناله از جگر کنندکان ناله و فریادکنندگان فریاد کنند...
..............فرازی از دعای ندبه.............
آه!
میخ های داغ
چوب های ناهموار
شعله های کبود
چگونه در برت گرفتند؟
کجاست طالب خونت؟!
آن که درِ نیم سوخته را هر غروب در بر می گیرد و اشک می ریزد
و هر جمعه کنار مزار گمشده ات خون می گرید.
کجاست؟
نفرین باد بر دستانی که تو را نشانه گرفتند
نفرین باد بر چشم هایی که از آتش دوزخ لبریز شدند
نفرین باد بر تازیانه های بی شرم
مریم سقلاطونی
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 8:45 عصر روز پنج شنبه 91 فروردین 24