القاب آن حضرت بنابر آنچه در لسان روایات و ادعیه و زیارات و از زبان علماء نقل شده اینچنین است ،هر چند منحصر در این موارد نیست:
انسیه بتول حانیه حبیبه حوراء حوریه راکعه
راضیه ریحانه زکیة زهره زهراء ساجده سعیده
سیده صابره صادقه صدیقه صفیه طاهرة طیبه
عارفه عالمه عالیه عدیله عذراء عزیزه علیمه
حنانه فریده کریمه کوثر کوکب مبارکة فهیمه
محترمه محدثة محموده مرضیة مریم الکبری مطهره معصومه
ممتحنه منصوره وحیده مهدیه طهورا ناعمه والهه
حضرت صادق (ع) فرمودند: برای فاطمه (س) نزد خداوند 9 نام است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا.
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 6:20 عصر روز جمعه 91 اردیبهشت 22
ام ابیها : یعنی مادر و دلسوز پدرش. کنیه ای است که پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت فاطمه سلام الله علیها را بدان خواند. پیامبر صلی الله علیه و آله در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و تا قبل از ازدواج با حضرت خدیجه علیها سلام و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگ ها به این سو و آن سو می رفت و دشواری تحمل می کرد. پس از تولد دخترعزیزش فاطمه، با اینکه وی کودکی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست می کوشید و از پدر دلجویی می کرد.
پیامبر*ص* دست فاطمه*س* را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می کرد ، حضرت فاطمه*س* بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می کردواو را در آغوش می گرفت .اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می دید فاطمه سلام الله علیها بود که بر زخم و رنج پدر ، مرهم می نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا*ص* دلسوزی وی را می دید اشک می ریخت و می فرمود: او مادر پدرش است.
منبع: العوالم، ج 6، ص 37?
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 7:21 عصر روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 20
فاطمه*س* پنج سال بعد از بعثت تولد یافت مدرک آن روایتی است که ابو بصیر از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرموده: مادرم فاطمه در بیستم جمادی الثانی در هنگامی که پیغمبر چهل و پنج ساله بود به دنیا آمد هشت سال با پدرش در مکه بود و ده سال در مدینه با پدرش زندگی کرد. [1]
پس فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ در دوران کودکی پیش پدر عزیزش رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و مادر گرامیش بانوی بزرگ اسلام خدیجه کبری زندگی می کردند و دوران شیرخوارگی و ایام کودکی زهرا ـ علیها السلام ـ در محیط بسیار خطرناک و اوضاع بحرانی انقلابی صدر اسلام گذشت که بدون شک در روح آن کودک تأثیرات شایانی داشته است با شرایط سختی که اسلام در آغاز راه بود و سخت ترین مراحل را باید طی می نمود تا پایه ریزی شود و مشرکان محیطی مخوف و وحشتناک برای مسلمانان نوپا مهیا کرده بودند و آنها را شکنجه می دادند تا از اسلام دست بردارند، و نقشه های مختلف برای قتل پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کشیدند. ادامه مطلب...
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 12:3 عصر روز دوشنبه 91 اردیبهشت 18
پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نخستین واقعه اى که مسلمانان با آن روبرو شدند موضوع تکذیب وفات پیامبر از جانب عمر بود!او غوغایى در برابر خانه پیامبر برپا کرده بود وافرادى را که مىگفتند پیامبر فوت شده است تهدید مىکرد.هرچه عباس وابن ام مکتوم آیاتى را که حاکى از امکان مرگ پیامبر بود تلاوت مىکردند مؤثر نمىافتاد. تا اینکه دوست او ابوبکر که در بیرون مدینه به سر مىبرد آمد وچون از ماجرا آگاه شد با خواندن آیه اى(3) که قبل از او دیگران نیز تلاوت کرده بودند عمر را خاموش کرد!
هنگامى که حضرت على -علیه السلام مشغول غسل پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شد وگروهى از اصحاب او را کمک مىکردند ودر انتظار پایان یافتن غسل وکفن بودند وخود را براى خواندن نماز بر جسد مطهر پیامبر آماده مىکردند جنجال سقیفه بنى ساعده به جهت انتخاب جانشین براى پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم برپا شد.رشته کار در سقیفه در دست انصار بود، اما وقتى ابوبکر وعمر وابوعبیده که از مهاجران بودند از برپایى چنین انجمنى آگاه شدند جسد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را که براى غسل آماده مىشد ترک کردند وبه انجمن انصار در سقیفه پیوستند وپس از جدالهاى لفظى واحیانا زد وخورد ابوبکر با پنج راى به عنوان خلیفه رسول الله انتخاب شد، در حالى که احدى از مهاجران، جز آن سه نفر، از انتخاب او آگاه نبودند.(4) ادامه مطلب...
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 12:27 عصر روز شنبه 91 اردیبهشت 9
حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه علیها السلام فرمود:
نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ
لَا خَیرَ بَعـدَکَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
جان من با ناله هاى خود حبس شده، اى کاش جان من با ناله هایم خارج مى شد. بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود،گریه می کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زندگی کنم.
بحارالانوار ج43 ص213
خواهد آمد مرهم زخم علی مرتضی در کوچه ها
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 11:29 صبح روز شنبه 91 اردیبهشت 9
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 3:50 عصر روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 6
ای فلک غصب فدک را یاد کن باغ دل از چشم خود آباد کن
گو چه دیدی در میان کوچه ها یادی از آن سیلی بیداد کن
گو به ما از محسن شش ماهه گو از شهادت با شهامت یاد کن
گر ز مظلومی شنیدی یا ابا رعد شو وز بی کسی فریاد کن
گر به سان سینه ای بغضت شکست رو ز پهلو ی علی امداد کن
بس کن و دیگر ز بازویش مگو شکوه از شلّاق را با باد کن
گر ز آیات جراحت ر نجه ای سوره ای از آیه ها ایجاد کن
منبع:http://leader-khamenei.com
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 9:53 صبح روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 6
به دستور دختر فرزانه ی پیامبر صلی الله علیه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه علیها السلام پس از تدبیر امور منزل و نظافت و شست و شوی بدن مبارک و لباس هایش رو به قبله در بستر خویش آرمید.
از برخی روایات چنین به نظر می رسد که امیر مؤمنان علیه السلام به همراه دو فرزندش در واپسین لحظات زندگی بانوی جهان هستی، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عمیس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظه های آخر فرا می رسید و از پی آن، شرایط پرواز روح ملکوتی برترین بانوی جهان هستی فراهم می آمد. فاطمه علیها السلام نگاهی عمیق به اطراف افکند و فرمود: درود بر فرشته ی وحی، سلام بر پیامبر رحمت و عدالت، بار خدایا مرا به همراه پیامبر گران مایه ات برانگیز و غرق در مهر و خشنودیت ساز، و در جوار رحمت و خانه ی مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خویش پناه ده. آن گاه فرمود:
آیا آن چه من می بینم شما نیز می بینید؟ پرسیدند مگر شما چه می بینید؟ فرمود: این ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمان ها هستند و این نیز فرشته ی وحی است و آن هم پدر بزرگوارم پیامبر صلی الله علیه وآله که می فرماید: "دخترم، به نزد ما بشتاب که آن چه نزد ما داری، برای تو از دنیا و تمام ارزش های دنیوی بهتر و پسندیده تر است. بشتاب به نزد من که در شوق دیدار توأم... فاطمه علیها السلام لحظاتی چشمان خود را روی هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو ای دریافت دارنده ی جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از این تن خاکی و زمینی برگیر، سپس فرمود: به سوی تو روانم و ای پروردگار پر مهر؛ نه بسوی آتش. سپس پلک و دیدگان را روی هم نهاد، دست ها و پاهای خویش را دراز کرد و افسوس و دریغ که ریحانه ی نبی اکرم صلی الله علیه وآله جهان را بدرود گفت.
منبع: السید محمد کاظم القزوینی، فاطمة الزهراء علیها السلام من المهد الی اللحد، ص 617 616 615،
اجرک الله یامولانا یا بقیه الله
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 9:38 صبح روز چهارشنبه 91 اردیبهشت 6
حضرت زهرا(س) زمانی که اجلشان نزدیک شد و در بستر به حالت احتضار بسر میبردند، علی ـ علیه السّلام ـ بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی که با همدیگر کردند، فاطمه(س) اجازه خواستند تا چند وصیّت به همسرشان علی ـ علیه السّلام ـ کنند.[1]
از جملة وصایای حضرت زهرا(س) به علی ـ علیه السّلام ـ این بود که گفتند ای پسرعمو! اگر تا چند ساعت دیگر از دنیا رفتم جنازهام را شبانه تشییع کن و مراسم تشییع مرا اعم از غسل و کفن و نماز خواندن و دفن کردن باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به کسانی اجازه در تشییع دهید که ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند و حتّی به یک نقل، حضرت زهرا(س) تصریح کردند که نگذارید ابیبکر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شرکت کنند. بعد بحث در ایناست که علّت اجازه ندادن حضرت زهرا(س) در مراسم تشییع حضرت بیانگر چیست؟
یقیناً حضرت زهرا(س) با این کارشان میخواستند باری دیگر همانند جریان فدک مبارزهای را تازه با وصیّتنامة سیاسی خویش شروع کنند که ضربة سهمگینی به حکومت وقت وارد سازند.[2]
فاطمة اطهر(س) با وصیّت خویش افکار خفتة مردم مدینه را بیدار میساختند و توجه افکار عمومی را نسبت به پایمال کردن حقّ خویش جلب میکردند.[3] ادامه مطلب...
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 5:17 عصر روز سه شنبه 91 اردیبهشت 5
فدک هدیه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود یا فاطمه زهرا*س*، آن را به عنوان ارث خود مطالبه کرد؟
چنان که در منابع تاریخی معتبر آمده فدک مجموعهای از باغات و مزارعی بود در اطراف مدینه که پیامبر اکرم آن را به صلح از یهودیان خیبر گرفته و به حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ بخشید.[1]
بنابر نقل بلاذری از عایشه وقتی که زنان پیامبر در زمان عثمان ارث خود را مطالبه نمودند، عایشه جواب داد: «... انما هذا المال لِآل محمد...».[2]
از این حدیث دو نتیجه مهم حاصل میشود؛ اول این که زنان پیامبر جزء آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیستند، دوم این که فدک را حضرت به دخترش فاطمه داده بود، چنان که نقل کرده است که فاطمه به ابیبکر گفت رسول خدا فدک را به من هبه نمود، آن را به من بازگردان...».[3] ادامه مطلب...
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 4:31 عصر روز دوشنبه 91 اردیبهشت 4