بای ذنب قتلت
تا بکی مظلومیت
دلم تاب نمی آورد.
بای ذنب قتلت
تا بکی مظلومیت
دلم تاب نمی آورد.
از لطف دعایت از بلا حفظ شدیم از شر تمام فتنه ها حفظ شدیم
ای معنی یابن السنن المشهوره
برگرد دعای ندبه را حفظ شدیم
مهدی صفی یاری
معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین به خاطر این است که مصداق بارز نفس مطمئنه ای است که در آخرین آیات سوره آمده است. امام صادق (ع) به اصحاب خود فرمود: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید که این سوره به حضرت امام حسین اختصاص دارد... مقصود از نفس مطمئنه آن حضرت و شیعیان او است ». (1)
در توجیه و تحلیل تطبیق سوره مذکور بر امام(ع) گفته شده است: «ائمه معصومین(علیهم السلام) از این جهت این سوره را سوره حسین نامیده اند که قیام و شهادت آن حضرت درتاریکی طغیان مانند طلوع فجر، منشا حیات و حرکت گردید. خون پاک او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان «ارجعی» و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت ... تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکیها بدرخشد و راه حیات با عزت باز شود و پایه های ظلم و طغیان بی پایه گردد و طاغیان را دچار خشم و نفرین کند .»(2) البته در این سوره آیه «و لیال عشر» است که باز به آن حضرت مرتبط است.
حضرت صادق فرمود: «الفجر هو القائم و لیال عشر الائمة من الحسن الی الحسن و الشفع امیرالمؤمنین و فاطمه (ع) و الوتر هو الله وحده لاشریک له ؛ مراد از فجر وجود مقدس حضرت قائم(ع) و «لیال عشر» امامان از امام حسن مجتبی(ع) تا امام عسکری(ع)اند و شفع امیرمؤمنان و حضرت فاطمه(ع) میباشد و مراد از وتر خداوند یکتا است».(3)
----------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج24، ص 93.
2. پرتوی از قرآن،سید محمود طالقانی، ج4، ص 67، با تلخیص.
3. البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی،ج4، ص 461.
منبع : اسک دین
غزلی زیبا از مصطفی رستگاری (تولد 1357):
نیمه شب ، وقتی که در زد میهمان داری کنید در به روی او نبندید ، آبرو داری کنید
قلب من در شهر چشمان شما جا مانده است قدر یک شب هم شده ، از او نگهداری کنید
راستی ، پرهای گنجشکان قلبم زخمی اند یادتان باشد که از آنها پرستاری کنید
چشمتان شاید دوباره زخمشان را تازه کرد از نمک پاشی به روی زخم خودداری کنید
قلب دزدی رسم خوبی نیست ، خواهش می کنم بعد از این ، خاتون من ، کم مردم آزاری کنید
وچند بیت زیبا از شاعران :
تو مثل بادی و من بید سر به فرمانم مباد اینکه دمی بی تو سر بچرخانم!
**************
وعده وصل به فردا دهی و می دانی؟ هرکه امروز تو را دید به فردا نرسد
**************
پیوند جان جداشدنی نیست ماه من تن نیستی که جان دهم و وارهانمت
لبخند کن معاوضه با جان شهریار تا من به شوق این دهم و ان ستانمت
چرا امام حسین(ع) با آن که از شهادت خود آگاهی داشت، زن و فرزندانش را به همراه خود به کربلا برد؟
قیام مقدس امام حسین(ع) دو چهره دارد که بر اساس آن، کارها تقسیم شد: یکى جانبازى ،فداکارى و «شهادت»، دیگرى « پیام رسانی». نقش اساسى زنان در وظیفه دوم، تبلور یافت. البته زنان در تربیت رزمندگان و تشویق آنان نیز نقش ایفا کردند؛ اما وظیفه اساسى آنان، «پیام رسانى» بود.
در باره نقش زنان در تبلیغ نهضت حسینى و اسلام، ابتدا دو مقدمه را باید بیان کرد:
1- طبق روایات، تمام کارهاى ســـیدالشهدا(ع) روى حساب بود و علت این که به رغم آگاهى از خطرات سفر، اهل بیت را همراه خود به کوفه برد، الهامی بود که خود حضرت در پاسخ برادرش محمد حنفیه بیان می کند: «ان الله شاء ان یراهنّ سبایا؛ خداوند چنین خواسته است که آنان (اهل بیت) به اسارت برده شوند. »(1)
در حقیقت امام(ع) با این کار، مبلغان خود را به شهرهاى مختلف و حتى به قلب حکومت دشمن فرستاد و پیام خود را به گوش همگان رساند.
2- در حادثه کربلا ، مردان و زنان هر دو مسئولیت و نقش دارند؛ ولى هر یک در مدار خود و بدون خارج شدن از حریم خویش.
نقش مردان در حادثه عاشورا جانبازی و شهادت است و نقش و مسئولیت زنان و کودکان و باقی مانده های قافله کربلا پیام رسانی است. پیام رسانی و حراست به خصوص با حضرت زینب(س) بود که از عصر عاشورا به بعد تجلّى پیدا مى کند و تمام کارها از این پس به او واگذار مى شود.
او در مقابل پیکر مطهر امام، کارى مى کند که دوست و دشمن به گریه در مى آیند و در واقع اولین مجلس عزادارى امام حسین(ع) را برپا مى کند. از امام سجاد(ع) و دیگر زنان و کودکان، پرستارى مى کند و در مقابل دروازه کوفه با سخنرانی خود، شجاعت على(ع) و حیاى فاطمه(س) را در هم مى آمیزد و خطابه هاى عالى علوى را به یاد مردم مى آورد و مردم کوفه را نسبت به کارى که انجام داده بودند، هشدار میدهد. این است زنى که اسلام مى خواهد. شخصیت رشد یافته اجتماعى در عین حیا و عفت و رعایت حریم.(2)
همراهى خانواده امام حسین(ع) در حادثه عاشورا می تواند به جهت عوامل زیر باشد: ادامه مطلب...
السلام علیک یا صاحب الزمان
اجرک الله فی مصیبت جدک الحسین
دوباره ماه محرّم، دوباره بوے حسین دوباره بر سر هر کوچه گفت و گوے حسین
بیا به دسته ی ما نوحه ی جنون سر کن که می رویم شباشب، به جست و جوی حسین
حسین، وارث کشف و شهود غار حراست چه های و هوی محمّد، چه های و هوی حسین
نبسته اند به روے حسین ، هرگز آب فرات، آب ننوشید از گلوی حسین
فرات، تشنه ی لب های تفته جوشش بود فرات، آب شد از شرم، رو به روی حسین
قتیل قبله همیشه به یاد می مانَد بیا که مهر نمازست، خاک کوی حسین
چنین که در دل من، داغ کربلا جاری ست شهید می شوم از هُرم آرزوی حسین
طلوع می کند آخر طلیعه ی موعود مسیرقبله عوض می شود، به سوی حسین
مرتضی امیری اسفندقه
منبع : حرم شاه
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی
ولادت :1281 ش ،تبریز
وفات : 24 آبان1360 ش ،بالا سر قبر حضرت معصومه علیها السلام
شاگردان: آیت الله حسن حسن زاده آملی،استاد مطهری،آیت الله عبدالله فاطمی نیا، مصباح و...
صاحب اثر گرانقدر تفسیر المیزان
در سال 1333 هجری شمسی نگارش تفسیرالمیزان اثر بزرگ خویش را آغاز کرد و 17 سال طول کشید تا آن را به پایان برساندشهید مطهری میگوید: «همه تفسیرالمیزان با فکر نوشته شده... من معتقدم بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است. کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیرالمیزان پیدا نکرده باشم.»
سفارشات
در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این 24 ساعت چگونه بر شما گذشته. اهل محاسبه باشید. همان طور که یک بازرگان و یک کاسب دخل و خرج خود و صادرات و وارداتش را حساب میکند، شما ببینید در این شب و روز که بر شما گذشت، چه چیزی اندوخته اید. چه گفته اید. یکیک رفتار و گفتارتان را حسابرسی کنید. از نادرستی ها استغفار کنید و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود، خدا را شاکر باشید، تا بتدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود. و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم ادامه مطلب...
گر عفو کنی یا نکنی حق دارے گر نامه ام امضا نکنی حق دارے
با این همه عصیان و خطاکاری ما گر چهره هویدا نکنی حق دارے
***
هرکس قدمی بهر خدا بر دارد آینه ی سینه اش جلا بر دارد
من معتقدم یوسف زهرا آید گر فاطمه دستے به دعا بر دارد
***
هم با سخن و اشاره گفتیم دورغ هم با کمی استعاره گفتیم دورغ
تا آمدنت لحظه شماری داریم شرمنده اگردوباره گفتیم دورغ
***
خوبست که ماه آسمانت باشی پروانه بیقرار جانت باشی
ای شیعه مراقبت کن از اعمالت تا زینت صاحب الزمانت باشی
***
از فکرگناه پاک بودن عشق است از هجرتو سینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان زیرقدم تو خاک بودن عشق است
سیدمجتبی شجاع
داشتم راجع به سند و فلسفه مراسم طشت گذاری تحقیق میکردم که این مطالب رو پیدا کردم اما قانع نشدم فلسفه درسته ،اینکه مثل یک زنگ میمونه که وقتی میخوره یعنی عزای حسینی شروع شد وباعث میشه سه روز قبل محرم مردم به استقبالش برن خیلی خوبه،اما آیا بدعت گذاری محسوب نمیشه مخصوصا اینکه مردم آب طشت ها رو برای شفا برمیدارن آیا این کار درستیه؟کلا یه همچین مراسم هایی درسته که رونق پیدا کنه؟
اگه کسی اضافه برمتن زیر اطلاعاتی داشت و پاسخ سوالم رو میدونست ممنون میشم برام تو نظرات بذاره.
یاعلی
یکی از اساتید قدیمی ام لطف کردن و جواب سوالای بالا رو دادن تو بخش نظرات این پست بخوانید.
مراسم طشت گذاری،مراسمی است سنتی که در آذربایجان،زنجان و عمدتا در شهرستان اردبیل برگزار می شود طشت های آب را که رمزی از "فرات" می باشد در مساجد و حسینیه ها می آورند. این سنت به تاسی از اقدام سالار شهیدان و یادآور رفتار جوانمردانه امام حسین (ع) در مقابل سپاه حر می باشد که به روایتی آن حضرت ، در روز 27 ذیحجه، آب مشکها را در طشت ها ریخته و تمام لشکر حُر و اسبان آنها را سیراب نمودند.
این مراسم از سه روز مانده به محرم در مسجد جامع،مسجد اعظم و سپس در مساجد دیگراجرا می شود.طشت ها را بالای سرها می گیرند و مسجد را دور میزنند،سپس در داخل آنها آب می ریزند.مردم دست به طشت و آب آن میزنند و این آئین، نوعی بیعت با امام حسین«ع» و حمایت از عباس«ع»است. مردم آب طشت ها را در شیشه هایی برای شفا و تبرک برمیدارند. ادامه مطلب...