الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (3/بقره)
1-از نظر قرآن، نماز یک معلم اخلاق است، آن هم اخلاق عملی نه علمی؛ انسان را قدم به قدم رشد می دهد که به این سیر «ایصال الی المطلوب» می گویند نه «ارائه طریق» که کار «اخلاق علمی» است. علاوه بر آن انسان را هم از بی راهه ها و کج راهه ها؛ یعنی شیاطین جنی و انسی (رفیق بد) محافظت می کند. نماز از عنایات خاصه خداست که از هدایت «عناییه» است نه هدایت تشریعی یا تکوینی!
و اگر برای انسان هیچ فضیلتی سراغ نداشیم جز همین عاقبت به خیر کردنِ انسان، بس بود. مواظبت از نماز؛
به جماعت اقامه کردن، اول وقت بودن و...؛ یعنی مواظبت کامل از نماز باعث می شود که نماز هم از انسان محافظت کند.
عاقبت به خیری هم به سه معنا هست:
1- جلوگیری از ذلت بعد از عزت
2- جلوگیری از انحراف بعد از بودنِ در صراط مستقیم؛ یعنی مضلات. به خاطر سبک شمردن نماز
3- لحظه مرگ با ایمان بودن و به فوز رسیدن
کسانی که معلم خصوصی اخلاق پیدا می کنند که چقدر اهمیت دارد، ولی همان استاد به اندازه نماز کارایی ندارد!
2- نتیجه دومی که برای این معلم خصوصی اخلاق عملی مترتب است: داشتن زندگی با نشاط، امنیت دل و آرامش روانی است؛
أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (/28رعد). ذکرالله مصادیقی دارد که مهمترین آنها نماز است، و ثمره آن امنیت و آرامش روانی است؛
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (277/ بقره)؛ از گذشته و آینده اضطراب و دلهره ندارد.
«امنیت» نعمت بسیار بالایی است، که دو گونه است:
1- امنیت ظاهری: نعمتان مجهولتان، الصحه و الامان
2- امنیت دل: الا بذکر الله تطمئن القلوب
در سیره اساتید اخلاق هم، امنیت دل خیلی اهمیت دارد و این که آنها بتوانند دل شاگردان خود را به وادی امنیت برسانند در راه خدا؛ از اضطراب ها، از تخیل ها، وسوسه ها و...
3- نتیجه سوم این استاد اخلاق، اعطاء سعه صدر به انسان است؛ در جذر و مد روزگار خود را نمی بازد؛
نمازهای زینب مظلومه در مقابل ابن زیاد او را به جایی می رساند که می گوید: ثکلتک امک، مارایت الا جمیلا ! و این قوت قلب و سعه صدر نتیجه ترک نکردن نماز شب شام عاشورا، کوفه، خرابه شام و... است.
و دیگر خطبه زینب در مجلس ابن زیاد و یزید می شود؛ یعنی توان استفاده از فرصتها؛ إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا(19) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا(20) وَ إِذَا مَسَّهُ الخَْیرُْ مَنُوعًا(21)إِلَّا الْمُصَلِّینَ(22/معارج)
تقید به نماز اول وقت ، نماز شب و...؛ موقع نماز همه چیز را فدای نماز کردن، مومن را مثل کوه استوار می کند؛ المومن کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف؛ عواصف یعنی دنیا، شیطان برون و درون!( امام مقابل خبرنگاران سراسر دنیا در فرانسه...)
4- نتیجه چهارم این استاد اخلاق، جلوگیری از گناه و بردن به سمت عصمت؛ َ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَر ( العنکبوت : 45) وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَر عطف بیان جمله قبلی است که می فرماید إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ؛ که کار آن رساندن انسان به سر حد عصمت است! البته عصمت مراتبی دارد، که درجه نهایی و مطلق آن مختص به چهارده نور مقدس است. این اقامه کننده نماز به طور خودناآگاه از گناه و خطا مصون می شود.
افضل اعمال در روایات نماز است؛ بگویید افضل معلم های خصوصی است به خصوص نماز در دل شب!!
از وبلاگ موعود هادی