اصطلاحات عرفانی در مصیبت نامه عطار:
عشق چیست؟ از قطره دریا ساختن عقل، نعل کفش سودا ساختن
فکر چیست؟ اسرار کلّی حل شدن کوه کندن در دل و خردل شدن
شکر چیست؟ از خار گل پنداشتن جزو را نادیده کل پنداشتن
قرب چیست؟ اندر برِ آتش شدن یا چو پروانه شدن تا خوش شدن
بُعد چیست؟ از جسم و جان انگاشتن قعرِ دوزخ آسمان انگاشتن
عمر چیست؟ از مرگ بیرون زیستن مرگ از پس کردن اکنون زیستن
راه چیست؟ از جان پناهی یافتن گنج را در دیده راهی یافتن
حبّ چیست؟ از پیش جان برخاستن پیش جانان جان فشان برخاستن
اُنس چیست؟ از خود رهائی یافتن در سویدا آشنائی یافتن
توبه چیست؟ این جمله را بر هم زدن خیمه زین عالم بدان عالم زدن
کبر چیست؟ آبی به هاون کوفتن وزمنی بر دوست و دشمن کوفتن
کینه چیست؟ از سینه زندان کردن است اژدها در حقّه پنهان کردن است
بخل چیست؟ از تشنگی جان دادن است هم چو بوتیمار بر افتادن است
حرص چیست؟ از جهل گرد آوردن است چون شود کوهی به زیرش مردن است
شکر چیست؟ انعام دائم دیدن است پس در آن انعام منعم دیدن است
قبله چیست؟ آیات کبرا دیدن است ذرّه ذرّه روی مولا دیدن است
پی نوشت:
نمیدانم چرا هر وقت چیزی از خدا میخواهم و نمیدهد مخصوصا چیزی که خیلی برایم مهم است دوست دارم در آن حال دل گرفتگی دو رکعت نماز شکر بخوانم نماز را که می خوانم آرام می گیرم احمقانه است اما دلم می خواهد مثل وقتی که از آدم ها دلگیری و برای اینکه این دلگیری را نشانش دهی اخم می کنی،از او دوری می کنی و...،به خدا هم بگویم که از او دلگیرم اما نمیدانم چرا نمیتوانم .
وقتی دلم می گوید هر چه بدهی وندهی؛ بگیری و نگیری؛ دوستت دارم زبانم نمی چرخد چیز دیگری بگویم.
چه جای شکایت وقتی دوست نداری ناراحتم کنی اما گاهی وقت ها صبر من کم است یا صلاح من در آن...
چه جای شکوه وقتی در ناراحتی هایم پناهم می شوی...
بلد نیستم از تو دلگیر شوم شاید چون میدانم حتی بنده های گنهگارت را هم عاشقانه دوست داری...
یاشایدهم چون که خیلی دوستت دارم...