"الا ای چاه یارم را گرفتند" همه صبر و قرارم را گرفتند
به دست خود وجودم خاک کردم زدیده اشک زینب پاک کردم
الا ای چاه یاسیم پرپر اولدی علی بی همدل و بی همسر اولدی
اشیت غمنریمی اورک بشالسین بوغمنن آز قالیر سینم اوت آلسین
دمدی فاطمه هشوخ غمین نن کوچه ده سیلی ییرن لحظه سین نن
الا ای چاه دردم با تو گویم نمی خندد دگر زهرا به رویم
نمی خواند مرا روحم فدایت جوابش تا دهم جانم برایت
الا ای چاه سوزم از فراقش که آرام دلم بود آن نگاهش
م.ر
مدینه اهلی داهی ارخیین یاتون گجه لر
کی کسدوز آخر او سس کی گجه گونوز آغلار
پی نوشت: این شعر که نه شعر گونه را دو سه سال پیش گفته بودم . کمی بیشتر هم ادامه دارد که در این جا نیاوردمش روایت داریم که هر که یک بیت شعر برای اهل بیت بگوید یک خانه در بهشت برایش ساخته می شود.دلم برای حال آن روزهایم تنگ شده...حیف که آن بهشت را به آتش گناه سوزاندم.خدایا تو را به فاطــــــــــــــــــــــــــــــمه ات کمک کن دوباره بسازم اما این بار دیگر خرابش نکنم.