در برابر معبود:
ادب عبادى حضرت زهرا (س) ایجاب می کرد که در محراب عبادت با همه وجود در پیشگاه معبود خویش بایستد و غرق درعظمت او گردد و از خود بى خود شود، چنان که رسولخدا (ص) بر این حال دختر خویش گواهى داده است.
در بعد کمّى نیز ادب بندگى ایجاب می کرد شب و روز زهرا (س) صرف عبادت گردد و چنان براى نماز بر پاى خود بایستد که پاهاى مبارکش به رنج و درد افتد.
در برابر رسول الله (ص):
در چشم و دل زهرا (س) هیچ کس به اندازه رسول اللَّه (ص) جا نداشت. بدین جهت رفتار وى در برابر پدر رفتارى ویژه و بسیار مؤدّبانه بود. آن گاه که رسول اللَّه (ص) پیش فاطمه (س) می آمد، تمام قد می ایستاد و مشتاقانه به استقبال پدر می شتافت و بر دست او بوسه می زد و عبا از دوشش گرفته، نعلین او را به کنار می گذاشت و آن گاه آن حضرت را در جاى خویش می نشاند و خود، مؤدب پیش رویش می نشست وهرگاه پدر او را صدا می کرد، ندایش را با «لبیک، لبیک» پاسخ می داد. (1)
او همیشه رسول خدا (ص) را «یا ابه» (پدر جان) می خواند، تا آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» (2)
نازل شد. از آن پس فاطمه (س) پدر را «یا رسول اللَّه» خطاب می کرد. چندین بار که او را با این لقب خواند، پیامبر (ص) جواب نگفت و رو برگرداند؛ سپس فرمود:
«فاطمه جان! این آیه درباره تو و فرزندانت نازل نشده است، تو از منى و من از تو هستم ....
دخترکم مرا همان پدرجان صدا کن که این گونه، محبوب من و مرضّى خدا است.» (3)
در برابر همسر:
زهرا (س) براى همسرش احترامى خاصّ قائل بود و با وى در همه زمینه ها برخوردى مؤدّبانه و مهربانانه داشت. او از على (ع) با کنیه «ابوالحسن» یاد می کرد و خطاب به او می گفت:
رُوحى لِروحِکَ الْفِداء وَ نَفسى لِنَفْسِکَ الْفِداء یا ابَالْحَسَنِ
روح و جانم فداى تو باد اى ابوالحسن! (4)
او هرگز بر خلاف خواسته على (ع) گام بر نداشت و همواره مطیع او بود. آنجا که على (ع) به اصرار شیخین از او خواست تا اجازه دهد آن دو به عیادت او بیایند، به رغم ناخشنودى از ایشان گفت:
الْبَیْتُ بَیْتُکَ و الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ (5)
خانه خانه تو است و زن نیز همسر و در اختیار تو.
زهرا (س) مشکلات زندگى را تحمل و آنها را از على (ع) پنهان می کرد تا او را نیازارد.
او هرگز از على (ع) چیزى نخواست که نکند قدرت بر تهیه آن نداشته باشد و خود می فرمود: «من از خدا شرم دارم که به تو چیزى را که قدرتش را ندارى تحمیل کنم.»
حضرت فاطمه (س) در طول مدت زندگى با امیرمؤمنان (ع)، هرگز حریم آن حضرت را نادیده نگرفت و در تکریم شخصیت آن بزرگوار کوتاهى نکرد تا جایى که حضرت على (ع) در این باره فرمود:
فَوَ اللَّهِ ما اغْضَبْتُها ... وَ لا اغْضَبَتْنى وَ لا عَصَتْ لى امْراً.
سوگند به خدا! نه من [در زندگى مشترکمان] فاطمه را به خشم آوردم و نه او مرا به خشم آورد و نافرمانى کرد.
با زیردستان:
حضرت فاطمه (س) با همه مقام و منزلتى که داشت کارهاى خانه را خود انجام میداد و تا مدتها خدمتکار نداشت. زمانى هم که به دستور پیامبر (ص) فضّه افتخار خدمتکارى آن حضرت را پیدا کرد، باز نیمى از کارهاى خانه را خود آن گرامى انجام میداد.
سلمان می گوید: فاطمه (س) را دیدم که با آسیاب دستى جو آرد می کند، در حالى که دستهایش زخم شده و میله دستاس خونین بود. عرض کردم: «اى دختر رسول خدا! دستهایت تاول زده. چرا خود را به زحمت می افکنى؟ این فضه در کنار تو ایستاده است!» فرمود: «رسول خدا (ص) به من سفارش کرده که کارهاى خانه را با فضه تقسیم کنم. یک روز او کار کند و روز دیگر من. دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.» (6)
این قرار را خود فاطمه (س) به پیامبر (ص) پیشنهاد کرد و آن حضرت پذیرفت. وقتى پدرش فضه را به وى بخشید، فرمود: «فضّه را نمازگزار یافته ام. پس با او خوش رفتارى کن.» فاطمه (س) عرض کرد: «یا رسول اللَّه علَىَّ یومٌ و عَلَیْها یَوْمٌ؛ روزى من کار می کنم و روزى دیگر فضّه.»
چشمهاى رسول خدا (ص) پر از اشک شد و فرمود: «خداوند داناتر است بر اینکه رسالتش را در کدام خاندان قرار دهد.»
محبّت فاطمه (س) نسبت به خدمتکار خویش به حدى بود که نه تنها او را به زحمت نمی انداخت، بلکه گاهى در انتخاب نوع کار از او سؤال می کرد تا هر کارى که بیشتر دوست دارد انجام دهد. روزى به وى فرمود: «مایلى خمیر کنى یا نان بپزى؟» فضه در پاسخ گفت: «خمیر کردن و هیزم روشن کردن بر عهده من باشد.» سپس آماده انجام دادن آن شد. (7)
با مؤمنان:
زهرا (س) محبت به مؤمنان و شیعیان را از پدر خود به ارث برده بود؛ چه آنکه از صفات ممتاز پیامبر (ص)، رأفت و مهربانى نسبت به مؤمنان است.
زیباترین شیوه رفتار با مؤمنان در عمل فاطمه (س) تجلّى داشت. ایشان در حساسترین لحظات خلوت با معبود، مؤمنان را بر خود مقدم می داشت و در مناجاتهاى شبانه براى آنان دعا می کرد و زمانى که فرزندش حسن (ع) از علت تقدم مؤمنان بر خود در دعا پرسید، فرمود: «الجار ثمّ الدّار».(8)
نمونه بارز دیگر از رفتار مهربانانه و دلسوزانه زهرا (س) نسبت به شیعیان، جریان مهر آن حضرت است. وى پس از آگاهى از مقدار درهم و دینارى که مهر آن گرامى قرار گرفته بود، خطاب به پیامبر (ص) گفت: «اى رسول خدا! دختران مردم در ازدواج خود، درهمها را مهر خود قرار می دهند، پس فرق بین من و آنان چیست؟ از تو می خواهم درهم و دینار را مهر من قرار ندهى، بلکه از خدا بخواهى تا مهر من، شفاعت از گنهکاران امت تو باشد.» (9)
در برابر سختیها:
سنگینى و متانت در برابر گرفتاریها و حوادث تکان دهنده و فتنه هاى روزگار در چندین روایت از ویژگیهاى مؤمنان دانسته شده است. در روایتى از على (ع) آمده است:
الْمُؤمِنُ وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزائِزِ، ثَبُوتٌ عِنْدَ الْمَکارِهِ، صَبُورٌ عِنْدَ البَلاء ... (10)
مؤمن در هنگام گرفتاریهاى تکان دهندده استوار، در ناخوشیها پابرجا و در هنگام بلا شکیبا است.
فاطمه (س) در سختى متولد شد، در دامن سختیها رشد کرد و در طول زندگی اش در برابر سختیها پایدارى نمود و سرانجام، روح بلند و مقاومش از درون سختیها و دریاى غمها و رنجها به آسمان قرب الهى و بهشت رضوان حق پرواز کرد. او حقیقتاً مصداق کامل حدیث یاد شده بود و با سرمایه وقار و ثبات و صبورى به ستیز ناملایمات و مشکلات و مصائب برخاست؛ مصائبى که به تعبیر خودش اگر بر روز روشن فرو می ریخت تبدیل به شب دیجور می گشت.
منابع :
1ـ بحار الانوار ج 43 ص 25 و 93
2ـ سوره نور آیه 63
3ـ بحار النوار ج 43.ص 33
4ـ کواکب دری 1/196
5ـ بحار النوار ج 28 ص 303
6ـ دلایل الامامه ص 49
7ـ احقاق الاحق جلد 10 ص 271
8ـ بحار الانوار جلد 43 ص 81
9ـ نهج الحیات 240ـ239
10ـ بحار الانوار جلد 75 ص 27