یه ایمیلی واسم اومد که جریان انتخاب شدن وگرفتن جایزه اسکار توسط آقای اصغر فرهادی رو نقد کرده بود هنگامی اونو کامل خوندم متوجه شدم واقعیت قضیه همینطوره. حیفم اومد متن ایمیلو اینجا نزارم .شما هم تا انتهاش بخونید مطمئنم نظرتون نسبت به انتخاب این فیلم تغییر میکنه.
آقای اصغر فرهادی شما که"جدایی نادر از سیمین " را ساختید و اسکار هم گرفتید،مبارکتان باشد!ولی من هم چند کلمه ای با شما حرف دارم...
برادر اصغر!
اینجا بعضی ها میگویند شما به قصد اعتراض و دشمنی با آرمانهای ملت این فیلم را ساخته اید وبرخی هم میگویند شما بهترین فیلم سینمای ایران را ساخته اید.
آقای فرهادی وقتی شما ودوستانتان که به نشانه ی تمدّن از گردنشان پاپیون آویزان کرده بودند قه قه می خندیدید و بر مجسّمه طلایی بوسه میزدید ما اینجا با حاجی بخشی وداع کردیم!
منبع : وبلاگ صلوات بر مهدی
آقای اصغر فرهادی شما که"جدایی نادر از سیمین " را ساختید و اسکار هم گرفتید،مبارکتان باشد!ولی من هم چند کلمه ای با شما حرف دارم...
برادر اصغر!
اینجا بعضی ها میگویند شما به قصد اعتراض و دشمنی با آرمانهای ملت این فیلم را ساخته اید وبرخی هم میگویند شما بهترین فیلم سینمای ایران را ساخته اید.
ولی من با این حرفها کاری ندارم با اینکه فیلم شما، من و ملت من را دروغگو میخواند وتنها راه رهایی را مهاجرت به خارج میداند...
با اینکه درذهن شما چادر زیبای ما که از پاک ترین گوهر آفرینش یعنی مادرمان زهرا(س) به ما به ارث رسیده، گره خورده با فقر و بی فرهنگی،خشونت وبدبختی...
با اینکه بازیگران فیلم شما درمصاحبه با رسانه های بیگانه به عدم امکان پخش صحنه های مبتذل در سینمای ایران اعتراض میکنند...
و با اینکه آقای شمقدری با شوق فراوانی فیلم شما را تحسین میکند...
با اینکه بنیاد فارابی هزینه ی فیلم بعدی شما را تضمین میکند...
و با اینکه شما برنده جایزه جشنواره فجر شدید...
وبا اینکه حرف های حاتمی کیا در برنامه" راز" سانسور میشود تا به شما و فیلمتان بر نخورد...
و با اینکه شما ادّعا داشتید هرچه دارید از مردم است، هیچ کاری ندارم...
فقط میخواهم برایتان بنویسم وقتی که ایران نبودید اینجا چه گذشت!
وقتی شما آن طرف تر از آب ها برای معرّفی فیلمتان در محافل سینمایی حضور پیدا می کردید و وقتی گرهء کرواتتان را در آینه محکم میکردید اینجا در خیابان شریعتی، رو به روی یکی از دانشکده ها انفجاری رخ داد!
با اینکه درذهن شما چادر زیبای ما که از پاک ترین گوهر آفرینش یعنی مادرمان زهرا(س) به ما به ارث رسیده، گره خورده با فقر و بی فرهنگی،خشونت وبدبختی...
با اینکه بازیگران فیلم شما درمصاحبه با رسانه های بیگانه به عدم امکان پخش صحنه های مبتذل در سینمای ایران اعتراض میکنند...
و با اینکه آقای شمقدری با شوق فراوانی فیلم شما را تحسین میکند...
با اینکه بنیاد فارابی هزینه ی فیلم بعدی شما را تضمین میکند...
و با اینکه شما برنده جایزه جشنواره فجر شدید...
وبا اینکه حرف های حاتمی کیا در برنامه" راز" سانسور میشود تا به شما و فیلمتان بر نخورد...
و با اینکه شما ادّعا داشتید هرچه دارید از مردم است، هیچ کاری ندارم...
فقط میخواهم برایتان بنویسم وقتی که ایران نبودید اینجا چه گذشت!
وقتی شما آن طرف تر از آب ها برای معرّفی فیلمتان در محافل سینمایی حضور پیدا می کردید و وقتی گرهء کرواتتان را در آینه محکم میکردید اینجا در خیابان شریعتی، رو به روی یکی از دانشکده ها انفجاری رخ داد!
وقتی شما به عنوان مرد مسلمان دستان نامحرم آنجلینا جولی را با افتخار و با لبخند می فشردید اینجا پسری به نام"علیرضا روشن" یتیم شد و زنی با صلابت اعلام کرد که به همسر "شهیدش" می بالد!
وقتی شما قند در دلتان آب میشد که قرار است جایزه "اسکار" بگیرید ما اینجا با چفیه های مشکی به بدرقه شهیدانمان رفتیم!
برادر اصغر، ببخشید یادم رفت که شما دیگر برادر ما نیستید!
همان هایی که به شما اسکار دادند علیرضای ما را هم یتیم کردند.
راستی ننه علی را میشناختید؟ شاید او برایتان دعا کرد که اسکار را برنده شدید! خدا کند ننه علی از شما به علی اش چیزی نگوید. شما که نبودید او هم رفت پیش علی اش...
با خودتان فکر کرده اید که چرا فیلمتان مورد توجه غرب قرار گرفته است؟ به نظرتان اگر فیلمی از نکات مثبت جامعه ایرانی می ساختید با کیفیت بالا-بازهم به شما اسکار می دادند؟؟؟
آیا فراموش کرده اید که پس از اغتشاش فتنه گران سبز در سال 88 ، فیلمی قوی با نام اخراجی های 3 ساخته شد؟...فیلمی که به زیبایی ماهیّت حوادث پس از انتخابات و پروژهء انقلاب مخملی و رنگی را در خود به نمایش گذاشته بود...
خاطرتان هست که به روی پرده رفتن این فیلم در سینماهای کشور چقدر برای دشمنان بی صفت و بد سیرت این آب و خاک گران تمام شد؟
یادتان هست که چه حملات سختی در رسانه ها ، شبکه ها ، روزنامه ، مطبوعات و سایت های جهان غرب و صهیونیزم بین الملل بر علیه این فیلم مردم پسند و اسلامی به راه انداخته شد؟
حتما" فراموش نکرده اید که همین دشمنان مردم مظلوم ما که اینبار در لباس هنر به شما جایزه دادند و با خوشحالی بازوان یکدیگر را فشردید، همزمان با اکران فیلم زیبا و مردم پسند اخراجی های3 تمام مانور و تبلیغات و حمایتشان رفت به سمت فیلم شما..یعنی " جدایی نادر از سیمین"....
چندی هفته و ماه بر روی فیلم شما تبلیغات کردند که مبادا مردم بروند سینما و اخراجی های 3 را ببینند...
در همهء شبکه های معاند ازجمله بی بی سی فارسی و voa و سایت های ضدّ انقلاب مثل بالاترین و جرس و... اینطور به مردم القاء میکردند که "جدایی نادر از سیمین" رکورد فروش را در سینمای ایران خواهد زد...
حتما با خواندن این مطالب و شنیدن این خبرهای دروغین مسرّت بخش به خود می بالیدید....ولی حتما این یکی را دیگر خاطرتان هست که اخراجی های3 با تمام بی مهری هایی که از طرف دشمنان ملّت که همان دوستان شما هستند در حقّش روا شد ولی با این حال توانست فروشی 2 و چند میلیاردی به دست آورد و کماکان جایگاه اول را در سینمای کشور به خود اختصاص دهد....
نمیخواهم زیاد وقتتان را بگیرم چون میدانم اکنون همنشینانی چون مدونا و آنجلینا جولی دارید که روزی دست دادن با آنها را در رؤیا می دیدید و حال با خیانت به مردم و روح پر فتوح شهیدان وطنتان آن را عاشقانه در آغوش میکشید...
حتما" متوجّه منظورم شدید که هدف استکبار و دشمنان ایران اسلامی از حمایت "جدایی نادر از سیمین" در زمان اکران و تا کنون تماما" دلیلش این بود که ضربه ای به فیلم پر فروش اخراجی های 3 بزنند و مانع از دیدن این فیلم پر طرفدار و ارزشی در بین مردم شوند و لازم است که بدانید اگر در آن برههء زمانی فیلم مدرسهء موشها را نیز در مقابل اخراجی های 3 قرار میدادند، قطعا اسکار به مدرسهء موشها تعلّق میگرفت....
آقای فرهادی مگر شما فرزند این خاک نبودید؟ مگر برای این ملّت فیلم نساختید؟پس چه شد که زبان به تشکر از"مایکل بارکر" گشودید و فراموش کردید همت،باقری و باکری را ؟؟؟ نکند اینها را نمیشناسید؟؟؟
داشتم با خودم فکر میکردم، اگر شهدا هم مانند شما با دشمنان دین و فرهنگ این مردم دست میدادند آیا وضعیتشان اینگونه بود یا مانند شما کراوات زده با مدونا و آنجلینا جولی دست بیعت میدادند و با بی بی سی فارسی خوش و بش میکردند؟
ما هم به سبک خودمان فیلم ،هنر و جشنواره را میفهمیم ولی بی تعارف میگویم که "گول" خوردید و ارزان فروختید! شما با آنجلینا جولی دست حرام دادید و ما اینجا با فرشتگانی به نام"شهید" دست بیعت دادیم و افسوس که دیگر وقتی برای جبران ضررتان نیست...
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 7:20 عصر روز پنج شنبه 91 فروردین 10