محبت، تابع معرفت و شناخت است و هرچه شناخت بیشتر شود، محبت شدیدتر خواهد شد.
هرگز دل من چون تو یار دگری نگزید برخاست که بگزیند یار دگرم بودی
محبت واژه زیبایی است که نزد همه انسانها و فرهنگها ارزشمند تلقی میشود و نگاه هر گروهی از انسانها به عالم هستی، اساس تفسیر این واژه است. آنان که نگاه واقع بینانهتری به عالم هستی دارند، ارزش سرمایهای که فقط یکبار در اختیار آنان قرار گرفته و در پی آن، ابدیّت و جاودانگی است را با همه وجود درک کردهاند که خور و خواب و شهوت هیچ یک ارزش آن را ندارند که با روح انسانی که ثمر آن، کمال بینهایت است، مبادله کنند. آنان، فقط کالای محبت را معادل روح خویش میبینند و لحظهای محبت را با تمام جهان هستی معادل میشمرند که سالار شهیدان به خداوند عرضه داشت:
کالای آن بنده که از محبت خود چیزی نصیبش نفرمودهای، خسارت بوده است.
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید ناخوانده درس مقصود از کارگاه هستی
اما نکته اساسی اینجا است: به چه کسی محبت کنیم؟ و برای چه محبت بورزیم؟
محبوب کیست؟
چیزی که از بین رفتنی است، شایستگی محبت ندارد و چون رفتنی است، عامل رنج میشود؛ از این رو تنها انسانهای الهی که فقط به خدا دل بستهاند، امنیت روحی راستین دارند و در قیامت هم از سختیهایش در امانند. امام صادق*علیهالسلام* میفرماید:
هر کس خداوند متعال را دوست بدارد، خداوند نیز او را دوست میدارد و هر شخصی را خداوند دوست بدارد، از امنیت یافتگان است.
از این رو است که هر روز از خداوند رسیدن به این راه را می طلبیم. امام صادق*علیهالسلام* در این باره میفرماید:
«ما را به راه راست هدایت فرما» یعنی ما را به راهی هدایت فرما که موجب محبت تو شود.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
محبت طرفینی
رابطه عاشق و معشوق، طرفینی است: یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ
اثر این محبت، آن است که هر گامی به سوی محبوب بر میداری، او چندین برابر به تو نزدیکتر میشود. در حدیث قدسی آمده است:
هر کس به سوی من یک وجب بیاید، من یک قدم به سوی او میروم.
سید بن طاووس سالروز بلوغ فرزندش را جشن گرفت و گفت: این شادمانی به شکرانه آن است که نمردی و سن تو به حدی رسیده که سخن خدا متوجه تو شود و از امروز، تو مخاطب سخن الهی هستی.
داستان عاشق و معشوق، داستان پروانه و سوختن، فدا شدن و نور شدن است؛ چرا که عاشق، جز معشوق نبیند.«بابی انت و امّی»؛ یعنی فدایت شوم، در تو نیست و نابود شوم؛ به گونهای که نه اسمی بماند و نه رسمی.
عاشقان حضرت مهدی*علیهالسلام* این گونه با محبوب خویش سخن میرانند:
آنچه از مال و جان و فرزندان و خانواده و تمام آنچه خدایم به من عطا کرده است را به شما میبخشم.»
محبت و هدایت
با همه وجود، همراه او میروی؛ مبادا از راه بمانی. امیرمؤمنان فرمود:
بنگرید به دودمان پیامبرتان و به جهتی که در حیات انتخاب کردهاند، ملتزم باشید و از اثر آنان پیروی کنید. آنان هرگز شما را از هدایت بیرون نخواهند برد و به ضلالت و هلاکت بر نخواهند گرداند. اگر آنان از طلب چیزی باز ایستادند، شما هم بایستید و اگر حرکت کردند، شما هم حرکت کنید. از آنان سبقت نگیرید که گمراه شوید، و از آنان عقب نمانید که به هلاکت افتید.
قطعاً محبت ورزیدن به امام مهدی*عجل الله تعالی فرجه الشریف* موجب فزونی هدایت میشود. کسی که عارف و عاشق مقام ولایت عصر باشد، سعی در اطاعت او دارد که یکی از مهمترین آثار آن، هدایت است.
لازمههای محبت
اگر محب صادق شدی، رنگ محبوب به خود میگیری و بوی او داری. عبدالله بن حمّاد از امام صادق*علیهالسلام* روایت کرده که یکی از یاران آن حضرت بر او وارد شد و عرض کرد:
«فدایت گردم! به خدا قسم! من، شما و هر کس که دوستدار شما است را دوست میدارم. ای سرورم! چقدر شیعة شما زیاد است!» حضرت فرمود: «بگو آنان چه مقدارند؟» عرض کردم: «بسیار زیاد». حضرت فرمود: «میتوانی آنان را بشماری؟» عرض کردم: «تعدادشان بیشتر از اینها است». امام*علیهالسلام*فرمود:
آگاه باش هرگاه آن عده وصف شده ـ که سیصد و ده و اندی هستند ـ شمارشان کامل شود، آنچه شما میخواهید، خواهد شد؛ ولی شیعه ما کسی است که با عیبجویان ما همنشینی نمیکند و با بدگویان ما همسخن نمیشود و آنان را که با ما دشمن هستند، دوست نمیدارد و با دوستان ما دشمنی نمیورزد....»
هرگاه سنخیت با محبوب بیابی، او تو را دعوت خواهد کرد؛ چرا که نه تنها تو عاشق او هستی؛ بلکه در مقایسه با تو، او عاشقتر است. نه تنها تو منتظر دیدن او هستی؛ بلکه آن عزیز زهرا*علیهم االسلام* هم برای دیدن چنین عاشقانی مشتاق است! به علی بن مهزیار اهوازی فرمود:
شب و روز انتظار آمدن تو را داشتیم؛ چه چیز آمدنت را نزد ما به تأخیر انداخت؟!
بنابراین، پس از برداشتن گام نخست و سیر در وادی «معرفت» و قدم نهادن در سرزمین «محبت»، سومین گام را باید برداشت.
یعنی با تلاش در ابراز محبت به وسیله اعضاء و جوارح و دوری از بی تقواییها به سوی آن امام مهربان و دوست داشتنی حرکت کرد.
یکی از زیباییها و لذتهای جوانی، گذراندن عمر در اطاعت الهی است که باعث توجه و عنایت ربوبی است. پیامبر مکرم اسلام*صلی الله علیه و آله وسلم* میفرماید:
خداوند جوانی را که جوانی خود را در اطاعت خدا سپری کند دوست دارد.
باید دانست، اطاعت از ولیِ خدا، همانند اطاعت از پروردگار است؛ از این رو سومین وظیفه که بسیار لازم و ضروری است، پیروی و اطاعت از امام زمان*علیهالسلام* است. محبت ورزیدن بدون پیروی، مانند شعار بدون عمل است که صداقت در آن، جایی ندارد. خداوند متعال به پیامبرش میفرماید:
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمْ اللَّهُ
بگو، اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید، تا خدا شما را دوست بدارد.
امیرمؤمنان*علیهالسلام* در تفسیر این آیه میفرماید:
پیروی پیامبر*صلی الله علیه و آله وسلم* محبت خدا است.