به گزارش صراط، «رامین رسولی مهربانی» جانباز 70 درصد فتنه سال 88 در دیدار تعدادی از بسیجیان سپاه حضرت سیدالشهداء(ع) استان تهران اظهار داشت: من از ناحیه هر دو چشم آسیب دیده ام، یک چشمم تخلیه شده و یک چشم داخل کاسه قرار دارد، ولی در اثر انفجار و ترکشی که از چشم چپ به چشم راست نفوذ کرده، شبکیه چشمم به طور کامل آسیب دیده است.
او در مورد نحوه جانباز شدن خود می گوید: "ظهر روز بیست و پنجم خرداد با من تماس گرفتند و گفتند به منطقه صادقیه بروم، وقتی که به صادقیه رسیدم، در یکی از خیابان ها که به فلکه دوم منتهی می شد در حال حرکت به سمت فلکه بودم که احساس کردم شیئی به صورتم اصابت کرد.
یادم نیست کسی اطرافم بوده باشد. احساس کردم شاید اغتشاشگران سنگ به صورتم پرتاب کرده باشند، اما ظاهراً اغتشاشگران نارنجک دست سازی با قدرت تخریب بالای به سمت من پرتاب کرده بودند که مستقیم به صورتم خورد و کاسه چشم چپم را از بین برد.
در قسمت گونه، فک و سمت چپ صورتم خیلی ترکش وجود دارد. ریزه های ترکشی که داخل نارنجک ریخته بودند از داخل چشم چپم به چشم راست نفوذ کرده و به شبکیه چشمم آسیب زیادی وارد کرد."
رامین ادامه می دهد: چند ثانیه اول گوشم صوت کشید و دیگر چیزی متوجه نشدم، تا اینکه یکی دو هفته بعد خودم را در بیمارستان یافتم، وقتی به هوش آمدم، دنیا برایم تاریک و سیاه شده بود و هیچ چیز را نمی دیدم، وقتی موضوع را از اطرافیانم پرسیدم به من گفتند که هر دو چشمم را از دست دست داده ام.
به گزارش قاصد، رامین متولد سال 64 است و 24 ساله بود که مورد هجوم فتنه گران و اراذل و اوباش فتنه قرار گرفت و برای همیشه از نعمت دیدن زیبایی های خداوند محروم ماند.
او دانشجوی فعال بسیجی و فوق دیپلم کامپیوتر با گرایش گرافیک و برنامه های سه بعدی بود و همه واحدهایش را گذرانده بود و درصدد ادامه تحصیل برای مقطع کارشناسی بود که این حادثه برایش رخ داد و بعد از این حادثه، چون دیگر نمی توانست ادامه تحصیل بدهد، به خاطر اینکه رشته تحصیلی اش با چشم سر و کار داشت، تغییر رشته داد و هم اکنون در رشته فقه و حقوق ادامه تحصیل می دهد.
پدر رامین می گوید: نحوه درس خواندن برایش بسیار مشکل است. استاد حدود 60 درصد مطالب را توضیح می دهد و 40 درصد بقیه را باید از روی جزوه و کتاب بخواند. رامین درس هایش را در کلاس ضبط می کند و در خانه گوش می کند و امتحان می دهد. تردد در خیابان هم برایش دشوار است.
پدر رامین رسولی ادامه می دهد: از رامین سوال کردند که با مشکل نابینایی اش چگونه کنار می آید؟ او در پاسخ گفت: نابینایی مشکل نیست ولی اگر من نتوانم با مشکل نابینایی کنار بیایم، آن وقت است که مشکل خواهم داشت. بنابراین توکل به خدا کرده ام و رضایم به رضای اوست و این وضعیت خواست خدا بوده است.
او افزود: رامین بعد از جراحت و از دست دادن قوه بینایی اش، همسری اختیار کرده که از خانواده ای متدین و ولایی هستند. الان حدود دوسه ماه است که ازدواج کرده و همسرش او را با همین شرایط انتخاب کرده و خیلی راحت و آسان با موضوع کنار آمده است.