غمت اگرجه به دوش غروب سنگین است طلوع یادتو هر صبح جمعه شیرین است
از آن دمی که دعا کرده ام حضورت را زبان عشق پر از ذکر سبز امین است
هنوز چله نشینم ببینمت آقا ولی جه فایده چشمم چقدر خوشبین است
از یک شاعر آذرشهری... متاسفانه اسمشان را بخاطر ندارم.
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 10:11 عصر روز شنبه 89 آبان 29