این آهنگ حاوی شعر فوق العاده زیبایست است که سرتاسر احساس انسان به خدا را
عاشقانه توصیف میکند. پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید.
نگاهم رو به سمت تو ، شوم آیینه ی ماهه
دارم نزدیکتر میشم ، یکم تا آسمون راهه
به دستای نیاز من ، نگاهی کن ازاون بالا
من این آرامش محضو ، به تو مدیونم این روزا
خدایا دوستت دارم ، واسه هرچی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که ، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو میبندم ، که خوبیهاتو بشمارم
نمیتونم فقط میگم ، خدایا دوستت دارم
تو دیدی من خطا کردم ، دلم گم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده ، به آغوش تو برگردم
تو حتی از خودم بهتر ، غریبیهامو میشناسی
نمیخوام چتر دنیا رو ، که تو بارون احساسی
خدایا دوستت دارم ، واسه هرچی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که ، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو میبندم ، که خوبیهاتو بشمارم
نمیتونم فقط میگم ، خدایا دوستت دارم
دانلود
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 4:16 عصر روز چهارشنبه 91 دی 27
امشب شب رحلت پیامبر است ، شب رحلت حبیب الله، امشب را اهل آسمان ها هم حتما به سوگ تو نشسته اند. ای رسول نور در ظلمات جهل و تاریکی،من نیز همنوا با آنان برایت می گریم نیاز ی به مرثیه سرا ندارم اشک هایم خود به خود می ریزند چون کسی که عزیزش را از دست داده باشد.
به جای ما نیستید که بدانید فراقتان چقدر برایمان سخت است کاش در زمان شما می زیستم و درکتان می کردم دنیا برایم تنگ تر از قفس است وقتی شما را نداریم لعنت خداوند تا قیام قیامت برآنان که شما را از دستمان گرفتند. خدا می داند امشب را دخترت، نور چشمت ، فاطمه ات چگونه گذراند؛ چه صبر عظیمی داشت و چه دل پرتوانی ، اما می گویند آرام نشد تا زمانیکه نگفتی اولین کسی که به زودی به تو ملحق می شود هموست.او هم بزودی همچون تو می رود و علی می ماند یکه و تنها؛ دلم برای کدامتان بسوزد؟
ببین یا رسول الله که بخاطر که ها جانت را دادی ، بخاطر هدایت آنان که جز یک چیز از ایشان نخواستی و آن را هم چه شایسته اجابت نمودند؟! با یگانه دخترت چه کردند؟!
ای دو جهان زیر زمین از چه ای ؟ خاک نه ای خاک نشین از چه ای؟
از انس ابن مالک روایت است که چون از دفن پیامبر *ص*فارغ شدیم حضرت فاطمه *س* سوی من آمد و گفت: ای انس چگونه نفس شما همراهی کرد که خاک به صورت پیغمبر خدا بریزید؟ پس گریست و فرمود:
یاابتاه اجاب ربا دعاه یا ابتاه من ربه ما ادناه
مشتی از خاک آن قبر مطهر گرفت و بر دیدگان گذاشت و گفت:
سزاوار است کسی که تربت احمد را بوئید در طول روزگار عطری را نبوید
ناگواری های و مصائبی بر من اصابت نموده که اگر بر روز روشن وارد شده بود تاریک می گردید.25/11/88
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 11:15 عصر روز یکشنبه 91 دی 24
امروز روز شهادت مردی بود که خیلی دوستش دارم...
با اینکه یک مدتی است نمیتوانم پست بگذارم
اما امروز را آمدم فقط به خاطر یاد حاج احمد
روحت شاد ای شهید راه عشق..
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 5:50 عصر روز سه شنبه 91 دی 19
هنوز ماتم زنهای خون جگر شده را هنوز داغ پدرهای بی پسر شده را
کسی نبرده ز خاطر کسی نخواهد برد ز یاد، خاطره باغ شعله ور شده را
کسی نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را نه عصرهای به دلواپسی به سر شده را
نه آهِ مانده بر آیینه های کهنه شهر نه داغ های هر آیینه تازه تر شده را
جنازه ها که می آمد هنوز یادم هست جنازه های جوان، کوچه های تر شده را...
نه، این درخت پر از زخم خم نخواهد شد خبر دهید دو سه شاخه تبر شده را !
که آفتاب به تاراج شب نخواهد رفت که سایه اش ز سر خاک کم نخواهد شد
گذشته است زمستان و حال روی زغال سیاه تر نشود پاک هم نخواهد شد
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 5:36 عصر روز جمعه 91 دی 8
بوی شوم امتحان آید همی یارصفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم نی برای درک مطلب آمدیم
(ایام جانسوز امتحانات برشما دانشجویان و دانش آموزان کوشا تسلیت!)
منبع:راد اساماس
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 10:22 صبح روز پنج شنبه 91 دی 7
از رسول خدا روایت شده که خداوند فرموده اند:
من 6 چیز را در 6 جاقرار دادم
ولی مردم آن را در جای دیگر جستجو می کنند:
علم را در گرسنگی قرار دادم مردم آن را در سیری می جویند.
عزت را در نماز شب قرار دادم مردم آن را در دستگاه سلاطین می جویند.
ثروت رادر قناعت قرار دادم مردم آن را در کثرت مال دنبال می کنند.
استجابت دعارا در لقمه ی حلال قرارد ادم ولی مردم آن را در قیل و قال می جویند.
بلند مرتبگی را در تواضع قرار دادم ولی مردم در تکبّر دنیا طلب می کنند.
راحتی را در بهشت قراردادم مردم آن را در دنیا طلب می کنند.
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 3:40 عصر روز دوشنبه 91 دی 4
ممنونم از صبـــــــــح
که مرا
از شب ها پس می گیرد.
بعضی وقت ها یادت ذهن درگیرم را آرامش عجیبی می بخشد.بعضی وقت ها از سقوط در گرداب گناه نجاتم میدهد.
بعضی وقت ها در اوج مشکلات امیدوارم می کند...دستم را می گیرد و اگر خودرها نکنم بالا و بالاترم می برد...توکه هستی؟!
چه همراه خوبی هستی...
ونحن اقرب الیهم من حبل الورید
چه نعمت بزرگیست کلامت
نویسنده » م.ر. بسیجی » ساعت 6:0 صبح روز شنبه 91 دی 2