• وبلاگ : گل نرگس
  • يادداشت : سني زيبا يارادان داوره عشق اولسون حسين...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    منو دل کندن از دلبر محاله
    دلم با دلبرم در شور و حاله
    با اين اقا به اين خوبي ندونم
    کي گفته کربلا رفتن خياله...
    دمادم اين دعا ورد زبانم
    ببينم کربلا را تا جوانم
    درون سينه اسايش ندارم
    نيستان را به آتش مي کشانم...
    ببين آشفته گشته وضع وحالم
    دگر بشکسته بالم بس ننالم
    زبس که فکر ديدار تو هستم
    حريم تو شده فکر و خيالم...
    دل من بي قرار کربلاته
    همه ميگن بهشت ايوون طلاته
    ديگه اينجوري عادت کردم آقا
    ديگه کرب و بلام تو روضه هاته....
    کرامت ميکني با يک اشاره
    رخ تو آسمون چشمات ستاره
    واسه لطف نگاه مهربونت
    غريب و آشنا فرقي نداره.....
    پاسخ

    جمال حق زسر تا پاست عباس/به يکتايي قسم يکتاست عباس/اگر چه زاده ي ام البنين است/وليکن مادرش زهراست عباس
    امشب ، جناب فاطمه... با اضطراب و واهمه... آيد به دشت کربلا... گويد حسين من چه شد...؟! نور ِ دو عين من چه شد...؟!
    امشب ، جناب فاطمه... با اضطراب و واهمه... آيد به دشت کربلا... گويد حسين من چه شد...؟! نور ِ دو عين من چه شد...؟!
    پاسخ

    رفتي نديدي كه زينب / در كوچه ها در بدر شد /درموج نامحرمان بود / باقاتلت همسفرشد.